کاش ازاول همین بودی تا با تو هرگز خو نمی کردم
امروز باید با هزار افسوس از نیمه راه عشق برگردم
آخرین روزهای سال هم درحال سپری شدن هستند ، نمی دونم این سال برای شما سال خوبی بود یا نه شاید دلتون میخواد که این روزها زودتر بگذرند وسال نو بیاد با روزهای جدید ، امید های تازه و... گفتم امید ! راستی اگه امید نبود چطور میشد زندگی کرد ؟ شاید به همین دلیله که امسال دیگه شوقی برای رسیدن سال نو ندارم ، چون امیدی ندارم .
اینک اینجا شعر وساز وباده آماده است ، من که جام هستیم ازاشک لبریز است . می پرسم ؟
درپناه باده باید رنج دوران را زخاطر برد؟
جام اگر بشکست ؟
با فریب شعر باید زندگی را رنگ دیگر داد ؟
شعر اگر دیگر به دل ننشست ؟
در نوای ساز باید ناله های روح را گم کرد ؟
ساز اگر بگسست ؟
شروعی دوباره
خبر به دور ترین نقطه ی جهان برسد
من چه می دانستم...!
علی
چند درس از درسهای زندگی
ای آیه مکرر آرامش
خاتون ِ خواب ِ خرداد
آروزی نقش بر آب
ثانیه ها
[عناوین آرشیوشده]