• وبلاگ : بيشه عشق
  • يادداشت : زور كه نيست كوتاه بيا دل نامسلمان من خراب
  • نظرات : 3 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    امشب تمام خويش را از غصه پرپر ميكنم
    گلدان زرد ياد را با تو معطر ميكنم
    تو رفته اي و رفتنت يك اتفاق ساده نيست
    ناچار اين پرواز را اين بار باور ميكنم
    يك عهد بستم با خودم وقتي بيايي پيش من
    يه احترام رجعتت من ناز كمتر مي كنم
    يك شب اگر گفتي برو ديگر ز دستت خسته ام
    آن شب براي خلوتت يك فكر ديگر ميكنم
    صحن نگاهت را به روي اشتياقم باز كن
    من هم ضريح عشق را غرق كبوتر ميكنم
    شعريست باغ چشم تو غرق سكوت و آرزو
    يك روز من اين شعر را تا آخر از بر ميكنم
    گر چه شكستي عهد را مثل غرور ترد من
    اما چنان ديوانه ام كه با غمت سر ميكنم
    زيبا خدا پشت و پناه چشمهاي عاشقت
    با اشك و تكرار و دعا راه تو را تر ميكنم

    موفق باشي ...